تا کی ؟
شاید حالتان در ۳۰ سال گذشته هی از این کلمه (شاید هم جمله ) به هم خورده باشد و هی آدم های دورو برتان و هی خودتان هی گفته باشید تا کی ٬ولی این کلمه(شاید هم جمله ) اصلا از رونق نیفتاده و شاد و شنگول قوی و ساق و سالم با دماغ چاق روبرویتان نشسته و نیشش تا بناگوشش باز است.
مثلا تا کی کرایه تاکسی و بلیط اتوبوس باید گران شود و تا کی مامان و بابای من باید کار کنند و بچه هایشان تا کی باید بیکار باشند و تا کی همه چیز هی می خواهد گران بشود و مثلا تا کجا می خواهد گران بشود و تا کی ما باید هی کار کنیم و هی همه چیز گران بشود و پول ما کم و کمتر بشود و قیمت همه چیز هی بیشتر و بیشتر .مثلا تا کی باید صرفه جویی کنیم و آخر چقدر باید صرفه جویی کنیم و من تا کی نباید خرج اضافی کنم ؟تا کی نباید کافی شاپ بروم و تا کی نباید بروم بیرو غذا بخورم ؟تا کی و من و دوستانم باید خیابان را گز کنیم و این بشود تفریحمان٬
(تازه در حین گز کردن خیابان هم یهو ماشین گشت ارشاد و گشت امنیت اخلاقی و اورژانس اجتماعی و خواهر زینب و برادر ابولفضل رد شود و ما مجبور بشویم بپریم پشت بوته ها .)
بس از دیگر خسته شدم.حوصله ندارم همه ی تا کی ها را بنویسم .خیلی زیاد هستند ٬خیلی ٬و شاید شما که الان دارید این سطور را می خوانید حالتان به هم بخورد که این دختره چقدر می نالد.
ولی همین است که هست.
daghighan halam be ham khord .
anam gereft hamchin .
نه حال به خوردن نبود. روزگار سیاه همه مون ه
تو هم که خیابان گز میکنی دختر :))
تا وقتی که . . .
خیلی حرف دارم
خیلی
ولی نمی زنم
جمعشون می کنم تا تبدیل به فریاد شه
همین
سلام . . .