چشم گرگ

بیدار شو٬ پیش از آنکه مجبور شوم با دندان هایم بیدارت کنم...

چشم گرگ

بیدار شو٬ پیش از آنکه مجبور شوم با دندان هایم بیدارت کنم...

دوست واقعی.

 

دلم می خواد یه سگ بزرگ داشته باشم.یه سگ بزرگ و زرد.دلم نمی خواد خیلی پارس کنه.دوس دارم غرغر کنه...و زوزه بکشه و غرش کنه.بغلش کنم و گردن محکم و نرمش رو ناز  کنم.اونم می گه: 

ـ غررررر...غراااااغر.... 

و گوشم رو لیس میزنه.  

 

دوس داشتم یه گربه سیاه داشتم.سیاه و مرموز و باهوش. که مثل یه قالیچه ی جادویی جلوی شومینه پهن بشه و با چشمای سبز سبز سبزش منو بپاد.شبها آروم بیاد توی اتاقم٬ بپره روی تخت و من پشت گوشهاش رو ناز کنم٬ و اون خر خر کنان ملافه رو چنگ بزنه.

 

خیلی وقتها حیوانها از آدمها بهترند.و من هر حیوانی را به هر انسانی ترجیح می دهم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد