چشم گرگ

بیدار شو٬ پیش از آنکه مجبور شوم با دندان هایم بیدارت کنم...

چشم گرگ

بیدار شو٬ پیش از آنکه مجبور شوم با دندان هایم بیدارت کنم...

رنگ تو

خواهش می کنم  

من نه پاک کنی در دست دارم  

نه می خواهم خط خطی ات کنم. 

برایم بمان  

برایم پررنگ بمان  

آنقدر که 

در تو محو شوم.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ب.ظ http://savadkooh-memshi.blogfa.com/


دست نزن! چشم، ببستم دو دست
راه مرو! چشم ،دو پایم شکست
حرف مزن ! چشم، قطع نمودم سخن
نطق مکن ! چشم، ببستم دهن
هیچ نفهم ، این سخن عنوان مکن ،
خواهش نافهمی انسان مکن
لال شوم ، کور شوم ، کر شوم
لیک محال که من خر شوم
چندروی همچو خران زیر بار
سر ز فضای بشریت درار

ازطرف یه سبز کوچک : علی

این شعر رو خیلی دوس دارم
گرچه اگه من بودم از طرف خواهش می کردم از همون اول هیچ سخنی عنوان نکنه کلا !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد