گوشه ی یک کلاس است
میز است و صندلی
با یک شوفاژ
مگسی شاید
زنبوری.
کنار یک رودخانه
چمن
گل
درخت.
بالای کوه
سنگ
همه اش سنگ
اسمان
و کمی ابر.
سکوت محض.
این همه صدا پس از کجا می آید؟
صدای خنده
پچ پچ های آرام
صدای نگاه کردن ها...
صدای دست هایمان.
.
.
.
وقتی تنهایم
کاش کر باشم...
وقتی تنهایم
کاش کر باشم...
فوق العاده بود
ای واااااااااااااای...دوباره بنویسسس...من میخااااام